چند شی انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید

صفحه ۹۴ کتاب فارسی ششم دبستان کارگاه درس پژوهی چند شیء انتخاب کنید و ویژگی های انسانی به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید 

روزی بود و روزگاری بود. یک مرد بزّاز بود که هر چند وقت یک بار از شهر، پارچه و لباس های گوناگون می‌خرید و به ده های اطراف می‌برد و می فروخت و به شهر برمی‌گشت. یک روز این بزّازِ دوره گرد، داشت از یک ده به ده دیگر می‌رفت، وقتی از آبادی خارج شد و به راه بیابانی رسید، مردی اسب سوار را دید که آهسته آهسته می‌رفت. مرد بزّاز که بسته‌ی پارچه ها را به دوش داشت، بسیار خسته شده بود، به سوار گفت: «آقا، حالا که ما هر دو از یک راه می‌رویماگر این بسته را روی اسب خودت بگیری از جوانمردی تو سپاسگزار و دعاگو خواهم». 

سوار جواب داد:«حق با تو است که کمک کردن به همنوع، کار پسندیده ای است و ثواب هم دارد امّا از این متأسّفم که اسب من دیشب، کاه و جو نخورده و چون تاب و توان راه رفتن ندارد، ;بار گذاشتن روی او بی‌انصافی است و خدا را خوش نمی‌آید»

مرد بزّاز گفت: «بله، حق با شماست» و دیگر حرفی نزد. همین که چند قدم دیگر پیش رفتند، ;ناگهان از کنار جاده، خرگوشی بیرون دوید و پا به فرار گذاشت و رفت صد قدم دورتر نشست. ;اسب سوار وقتی خرگوش را دید، شروع کرد دنبال خرگوش تاختن. خرگوش دوباره شروع کرد به دویدن، او از جلو و اسب سوار از دنبال او رفتند.

چند شی انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید

مرد بزّاز وقتی دویدن اسب را دید به فکر فرو رفت و با خود گفت:«چه خوب شد که سوار،کوله بار ;مرا نگرفت وگرنه ممکن بود به فکر بدی بیفتد و پارچه های مرا بِبَرد و دیگر دستم به او نرسد»

اتّفاقاً اسب سوار هم پس از اینکه مقداری رفته بود به همین فکر افتاد و با خود گفت:«اسبی به این خوبی دارم که هیچ سواری هم نمی‌تواند به او برسد، خوب بود بسته‌ی بار بزّاز را می‌گرفتم و می‌زدم به بیابان و می‌رفتم»

سپس سوار، اسب را برگردانید و آرام آرام برگشت تا به پارچه فروش رسید و به او گفت:«خیلی معذرت می‌خواهم، تو را تنها گذاشتم و رفتم خرگوش بگیرم، نشد. راستی چون هنوز تا آبادی خیلی راه داریم، دلم راضی نشد تنها بروم و دیدم خدا را خوش نمی‌آید که تو پیاده و خسته باشی و من هم اسب;داشته باشم و به تو کمک نکنم، حالا بسته‌ی پارچه را بده تا برایت بیاورم. اسب هم برای این مقدار بار،;نمی‌میرد، به منزل می‌رسد و خستگی از تنش در می‌رود».

مرد بزّاز گفت:«از لطف شما متشکّرم، راضی به زحمت نیستم. بعد از پیدا شدن خرگوش و دویدن;اسب، من هم فهمیدم که باید بار خودم را خودم به دوش بکشم». قصّه های برگزیده از مرزبان نامه،

چند شی انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید



 در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر .... و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم. .... پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد . .... همین راننده های مبتدی چند سال که می گذرد و به قولی حرفه ای می شوند بسیار آسوده ...
 چند شیء انتخاب کنید و ویژگی های انسانی به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید صفحه 94 کتاب ... منتسب کردن ویژگی های اشخاص به چند شی من که فکر می کنم گل به راز زندگی پی برده و به آن اشاره کرده بالاخره او گل است و از غنچه تجربه‌ی بیشتری در زندگی دارد . قیصر امین پور ... 1- الف) چند شیء انتخاب کنید و ویژگی‌های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید. ب) بهترین داستان را با ذکر دلیل انتخاب کنید. 2- در شعر «شیر خدا» بیت «آن دَمِ ..الف( چند شیء انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه 1. بسازید. ب( بهترین داستان را با ذکر دلیل انتخاب کنید. ، بیت » آن دَمِ صبحِ ...
حکیمان الهی و انسان های فرهیخته و دین باوری بوده اند که رگ رگِ وجودشان از آن سرچشمه ها، بارور و ...... سش ج تار یک، نا گهان م تو جّه سش د که سر جا نان د ش من جع شی جه صور تی عنا نللگ یر لک ن نده ا ن رود نا نه ی ...... الف( چند شیء انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه 1. بسازید.
داستان کوتاه گونه‌ای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم ... که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبه‌های مختلف زندگی یک یا چند شخصیت ... داستان کوتاه" روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. ... حادثه اصلی به نحوی انتخاب می‌شود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین ...
داستان های کوتاه - بسیار کوتاه، زیبا و آموزنده. ... نسبت به هر کار می کنی، هشیار باشی و بدانی چه می کنی. ... اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد ... اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد . ... را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟
هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.. راننده گفت: "نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو ...
Hessam said: دوستان عزیز، چند وقت پیش به مقاله ای خوندم که خیلی بهم کمک کرد توی نوشتن. به همین خاطر ترجمه اش ... در غیراین صورت می توانید لیستی از سوالات تهیه کنید و به جای کارکترهایتان به آن ها پاسخ دهید. یکی از راه های شروع مصاحبه، تصور کردن کاراکتر در ذهن است. ... ویژگی ها( تکیه کلام ها، عادت ها، وسایلی که همراه دارد)
چند شی انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید